پس از «اتاقک گلی» محمد عسگری این بار با فیلم پرخرج «آسمان غرب» به چهل و دومین جشنواره فیلم فجر آمد. فیلم در ژانر دفاع مقدس است که به بیان عملیات هوانیروز نیروی ارتش در غرب ایران میپردازد. داستان در مورد شهید علیاکبر شیرودی است که فرماندهی لشکر 81 زرهی کرمانشاه را بر عهده دارد. او برخلاف دستور مستقیم فرمانده کل قوا، بنیصدر پایگاه را نهتنها تخلیه نمیکند بلکه همراه با عدهای دیگر از نیروهای هوانیروز دست به انجام عملیات گستردهای علیه پیش روی نیروهای عراقی در غرب ایران میپردازد. آنها با انجام چندین عملیات در مسیرهای منتهی به کرمانشاه و روستاهای مرزی، نیروهای عراقی را زمینگیر کرده و از پیشروی آنان به سمت استان کرمانشاه ممانعت به عمل میآورند. این فیلم تلاش دارد گوشهای از رشادتها، جانفشانیها و دلاوریهای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در همان اوایل دوران دفاع مقدس بپردازد. افرادی که با فدا کردن جان خود مانع از تجاوز نیروهای عراقی به خاک ایران شدند.
کمتر کسی است که سریال سیمرغ با محوریت شهید شیرودی و شهید کشوری را در دهه 70 به یاد نیاورد. سریالی بیادماندی که توانست در دوره خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کند و در همان سالها نام این دو شهید بزرگوار را در اذهان مردم ثبت کند. حال پس از سالها، «شهید شیرودی» و رشادتهای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، محوریت ساخت یک فیلم سینمایی قرارگرفته است. آسمان غربم با همکاری نهاد و سازمانهای عریض و طویل ارتش، حوزه هنری و بنیاد فارابی ساختهشده است. فیلم که در ابتدا میکوشد بازنمایی درستی از رشادتهای هوانیروز داشته باشد اما رسماً به بیانیه سیاسی کارگردان بدل شده است. شعاری سیاسی، کلیدواژه مردم، حقخواهی، خدمت به مردم، مسئولان قدرنشناس و غیره را میتوان فراوان در قالب دیالوگهای گلدرشت مشاهده کرد. بهطوریکه در اغلب موارد مخاطب با بمباران شعارهای تلنبار شده از فتنههای دوران پس از انقلاب روبهرو میشود. اینکه جمهوری اسلامی ایران هنوز هم در تحقق وعدههای خود به مردم بهخوبی عملنکرده و باید قدر صبوریات مردم را بداند.
از همان ابتدای فیلم، سرپیچی و تمرد در نیروهای ارتش موضوعیت پیدا میکند. اینکه شهدای بزرگواری چون کشوری نیز در صورت تماشای ظلم به مردم، طرف مردم ایستاده و از فرماندههای خود ولو فرمانده کل قوا تمرد میکند. گرچه فیلم قصد دارد دلاوریهای ارتش را نشان دهد اما با تفکیک کامل آن از سایر نیروهای حاضر در دوران دفاع مقدس، خود را امری مستقل میپندارد. شاید تنها نیروهای که در کنار ارتش بتوان مشاهده کرد زنان عشایر است که سلاح به دست میگیرند و همگام با ارتش به مبارزه میپردازند.
فیلم «آسمان غرب» دارای ضعفهای متعددی است. رهاشدگی و شلختگی در روایت داستان، پرش به موضوعات دیگر، تدوین تند و شتابزده (که ساخت کلیپهای موسیقی بیشتر شباهت دارد)، بازیهای اغراقشده و گلدرشت بازیگران، انفجارهای گاهوبیگاه، ریتم کند داستان، نمایش بیدلیل دست و پای قطعشده و ...همگی از نقاط منفی این فیلم گرانقیمت است که مخاطب را دچار کلافگی و سردرگمی میکند. این فیلم بیشتر یک فیلم جنگی به شمار میآید تا یک فیلم دفاع مقدس. فیلمی که مخاطب را میتواند به یاد فیلم جنگی «عقابها» در دهه 60 بی اندازد. نمایش تجهیزات و عدوات جنگی، تکیهبر نقاط ضعف بسیار دشمن و پیروزیهای با دلیل و بیدلیل نیروهای خودی مخاطب، پروپاگاندای تبلیغاتی برای حضور در میادین جنگ، مخاطب نسل جدید را با این پرسش مواجه میسازد که با داشتن ضعفهای بیشمار نیروهای دشمن و تجهیزات گسترده نیروهای خودی، چگونه است که دوران دفاع مقدس 8 سال به طول انجامیده است؟!
فیلم «آسمان غرب» بیشتر به تحریف دوران دفاع مقدس، حضور نیروهای ارتش درصحنههای نبرد و بهویژه مخدوش کردن چهره شهید گرانقدر «شهید شیرودی» میپردازد. او در نگاه بیننده در رفتار مردی سرد و بیروح به خانواده است که تنها می کوشد بابیان چند دیالوگ احساسی خود را خانوادهدوست نشان دهد درحالیکه در بیرون از خانواده مردی غیرتمند به تصویر کشیده میشود. این تناقض رفتاری و بیان دیالوگهای اغراقآمیز، همزادپنداری مخاطب را با رفتار و باورهای این شهید بزرگوار دچار چالش میکند. در حقیقت شما به هیچ از ابعاد روحی و شخصیتی این شهید بزرگوار دست پیدا نخواهید کرد. گویی تنها دغدغه عسگری نمایش انفجارهای متعدد و قابهای از تجهیزات وسیع دشمن بوده است. اغلب شخصیتهای در حد تپ باقی میمانند و مخاطب چندان به آنها و احوالاتشان نزدیک نمیشود. گرچه عسگری تلاش داشته به حضور نیروهای مردمی در حد چند پلان اشاره کند اما درنهایت نیروی هوایی ارتش را کاملاً ایزوله و جدا از سایر نیروهای مقاومت نشان میدهد.
پایان/
نظر شما